دیکشنری
داستان آبیدیک
بخور دادن
english
1
general
::
fumigate
transnet.ir
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
بخطر انداختن
بخل
بخلاف
بخنده افتادن
بخو
بخواب رفتن
بخوبی
بخود آمدن
بخود برگشتن
بخود بستن
بخود بسته
بخود پیچیدن
بخود متوجه کردن
بخور
بخور خوشبو
بخور دادن
بخور سوز
بخور طبیعی
بخور علف لیمو
بخور مریم
بخوردان
بخورسوز
بخولق
بخیل
بخیلانه دادن
بخیه
بخیه ای
بخیه جراحی
بخیه زدن
بخیه زننده
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید